شکل جمع:
basicsصفت تفضیلی:
more basicصفت عالی:
most basicبنیادی، اساسی، اصلی، اصولی، بنیانی، پایهای، ابتدایی، اولیه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
the basic necessities of life
نیازهای اولیهی زندگی
a basic economic problem
مشکل بنیادی اقتصادی
the basic theme of the story
موضوع اصلی داستان
a basic arrangement
ترتیب اساسی
basic mathematical skills
مهارتهای بنیادین در ریاضیات
They are basically the same.
آنان اصولاً مشابه هستند.
basic two-roomed apartments
آپارتمانهای سادهی دو اتاقه
basic process
فرایند قلیایی
پایه، اساس، اصل، بن، مواد اولیه، شالوده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the basics of journalism
اصول روزنامهنگاری
بیسیک BASIC (زبان سادهی کامپیوتری که در آن واژههای عادی انگلیسی و نشانههای ریاضی بهکار رفته است)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «basic» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/basic