گذشتهی ساده:
bashedشکل سوم:
bashedسومشخص مفرد:
bashes(در ترکیب) -ستیزی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
There's been a lot of banker-bashing lately.
اخیراٌ انتقادات بانکستیزانهی زیادی شده است.
Gay-bashing (=attacks on gay people) is on the increase.
حملات همجنسگراستیزی رو به افزایش است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bashing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bashing