آخرین به‌روزرسانی:

Bashing

ˈbæʃɪŋ ˈbæʃɪŋ ˈbæʃɪŋ

گذشته‌ی ساده:

bashed

شکل سوم:

bashed

سوم‌شخص مفرد:

bashes

معنی و نمونه‌جمله‌ها

suffix

(در ترکیب) -ستیزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

There's been a lot of banker-bashing lately.

اخیراٌ انتقادات بانک‌ستیزانه‌ی زیادی شده است.

Gay-bashing (=attacks on gay people) is on the increase.

حملات همجنسگراستیزی رو به افزایش است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bashing

  1. noun abuse against a group or individual based on identity or ideological beliefs
    Synonyms:
    harassment attack assault offensive persecution abuse beating torment condemnation criticism censure charge denigration bias crime hate crime beating up hounding jumping strike

سوال‌های رایج bashing

گذشته‌ی ساده bashing چی میشه؟

گذشته‌ی ساده bashing در زبان انگلیسی bashed است.

شکل سوم bashing چی میشه؟

شکل سوم bashing در زبان انگلیسی bashed است.

سوم‌شخص مفرد bashing چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد bashing در زبان انگلیسی bashes است.

ارجاع به لغت bashing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bashing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bashing

لغات نزدیک bashing

پیشنهاد بهبود معانی