شکل جمع:
offensivesصفت تفضیلی:
more offensiveصفت عالی:
most offensiveتوهینآمیز، اهانتآمیز، تحقیرآمیز، اهانتبار، خوارکننده، موهن
The movie contained several offensive scenes that upset viewers.
این فیلم حاوی صحنههای اهانتباری بود که به ناراحتی بینندگان منجر شد.
His jokes in the meeting were offensive and inappropriate.
شوخیهای او در جلسه توهینآمیز و نامناسب بودند.
The team apologized for their offensive remarks during the interview.
اعضای تیم بهدلیل اظهارات اهانتآمیز خود درطول مصاحبه، عذرخواهی کردند.
ناخوشایند، نامطبوع، نادلپسند، نامقبول، زننده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The offensive surprise left everyone feeling uneasy.
این غافلگیری ناخوشایند باعث شد که همه احساس ناراحتی کنند.
Dorsa quickly left the room due to the offensive smell of rotten food.
درسا بهدلیل بوی نامطبوع غذای گندیده بهسرعت اتاق را ترک کرد.
تهاجمی، تهاجمآمیز، تعرضآمیز، آفندی (بهقصد حمله)
The police confiscated the offensive weapon during the investigation.
پلیس درجریان تحقیقات اسلحهی تهاجمی را کشفوضبط کرد.
The commander emphasized the importance of offensive and defensive maneuvers during practice.
فرمانده بر اهمیت مانورهای آفندی و پدافندی درحین تمرین تأکید کرد.
ورزش (بازیکن) مهاجم، تهاجمی، هجومی، (خط) حمله
The offensive player scored the winning goal in the final minutes of the game.
مهاجم در دقایق پایانی بازی گل پیروزی را به ثمر رساند.
This year, Barcelona's offensive line is unstoppable and fantastic.
خط حملهی امسال بارسلونا توقفناپذیر و فوقالعاده است.
حملهی نظامی، آفند، یورش نظامی، تاختوتاز نظامی
The aim of the German offensive was to capture Paris.
هدف آفند آلمانها تسخیر پاریس بود.
The general decided to launch an offensive against the enemy stronghold.
ژنرال تصمیم گرفت تا به سنگر دشمن حمله کند.
مهاجم، (بازیکن) تهاجمی، هجومی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «offensive» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/offensive