ناخوش آیند
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her behavior was very distasteful to me.
رفتار آن زن در نظرم بسیار ناخوشایند بود.
She tried to forget that distasteful incident.
او سعی کرد آن رویداد ناگوار را فراموش کند.
a distasteful meal
خوراک بدمزه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «distasteful» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/distasteful