امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Unappetizing

ʌnˈæpətaɪzɪŋ ʌnˈæpətaɪzɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
غیراشتهاآور، کورکننده‌ی اشتها

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- unappetizing desserts
- دسرهای غیراشتهاآور
- The soup was cold and unappetizing, but it was all there was.
- سوپ سرد و غیراشتهاآور بود اما تنها چیزی بود که وجود داشت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد unappetizing

  1. adjective distasteful
    Synonyms: flat, flavorless, grody, gross, icky, insipid, savorless, stinky, tasteless, unappealing, unattractive, uninteresting, uninviting, unpalatable, unpleasant, unsavory, vapid, yucky
    Antonyms: appetizing, attractive, delicious, savory, tasty

ارجاع به لغت unappetizing

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «unappetizing» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/unappetizing

لغات نزدیک unappetizing

پیشنهاد بهبود معانی