Uninviting

ˌʌnɪnˈvaɪtɪŋ ˌʌnɪnˈvaɪtɪŋ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
ناخوشایند، غیر جذاب، نامطلوب، نامطبوع، غیر وسوسه‌انگیز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a region with an uninviting climate
- منطقه‌ای با آب‌وهوای نامطلوب
- The hostels were dingy and uninviting.
- مسافرخانه‌ها کثیف و نامطبوع بودند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد uninviting

  1. adjective disagreeable, not pleasant
    Synonyms: awful, bad, disgusting, displeasing, distasteful, nasty, nauseating, offensive, repulsive, rotten, sickening, sour, unappealing, unappetizing, unpalatable, unpleasant

ارجاع به لغت uninviting

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «uninviting» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/uninviting

لغات نزدیک uninviting

پیشنهاد بهبود معانی