صفت تفضیلی:
sourerصفت عالی:
sourestترش، تند، ترش بودن، مزه اسید داشتن، مثل غوره و غیره)، ترش شدن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Vinegar is sour.
سرکه ترش است.
sour lemon
لیمو ترش
sour milk
شیر ترشیده
to become sour
ترشیدن، ترش شدن
He is in a sour mood today.
امروز خلقش تنگ است.
He was very sour toward us.
خیلی نسبت به ما ترشرویی کرد.
His skill has gone sour.
مهارت او کم شده است.
a sour note
نت عوضی، نت غلط
Let the dough sour a little.
بگذار خمیر کمی ترش شود.
Milk sours soon.
شیر زود میترشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sour» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sour