امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Soupy

American: ˈsuːpi British: ˈsuːpi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
شبیه آبگوشت، آبکی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- a soupy fog
- مه غلیظ و مرطوب
- soupy weather
- هوای گرم و مرطوب
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد soupy

  1. adjective affectedly or extravagantly emotional
    Synonyms:
    sentimental romantic mushy soft soppy gushy slushy sappy maudlin tear-jerking bathetic mawkish schmaltzy schmalzy gooey sloppy drippy kitschy hokey sobby

ارجاع به لغت soupy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «soupy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/soupy

لغات نزدیک soupy

پیشنهاد بهبود معانی