با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Hokey

ˈhoʊki ˈhəʊki
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    قلابی، دروغی، کشکی، چرند، مبتذل، بی‌مزه، آبکی
    • - the plots are tricky but not hokey
    • - پیرنگش ممکن است گول‌زننده باشد اما کشکی نیست.
    • - It was a hokey speech.
    • - سخنرانی چرندی بود.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد hokey

  1. adjective corny
    Synonyms: banal, commonplace, dull, feeble, hackneyed, mawkish, old-fashioned, old hat, sentimental, shopworn, stale, trite

ارجاع به لغت hokey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hokey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hokey

لغات نزدیک hokey

پیشنهاد بهبود معانی