صفت تفضیلی:
more old-fashionedصفت عالی:
most old-fashionedکهنه، غیرمتداول، ازمدافتاده
She was wearing an old-fashioned dress.
او پیراهن ازمدافتادهای پوشیده بود.
the old-fashioned methods of teaching languages
روشهای کهنهی آموزش زبان
ten old-fashioned propeller planes
ده هواپیمای قدیمی ملخدار
کهنه پرست، محافظه کار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His mother's family was old-fashioned and religious.
خانوادهی مادرش محافظهکار و مذهبی بودند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «old-fashioned» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/old-fashioned