قدیمی، ازمدافتاده، غیرمعمول، نامعمول
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She wore an unfashionable dress to the party.
او یک پیراهن ازمدافتاده برای مهمانی پوشید.
The old building had an unfashionable design.
ساختمان قدیمی طراحی ازمدافتادهای داشت.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «unfashionable» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/unfashionable