گذشتهی ساده:
outedشکل سوم:
outedسوم شخص مفرد:
outsوجه وصفی حال:
outingشکل جمع:
outsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بدونِ، بی–، فاقدِ، عاری از، تمام (شده)
بدونِ، بی–، فاقدِ، عاری از، تمام (شده)
از (نوعی نقشنما برای نشان دادن جهت یا حرکت از داخل به خارج)
(ساختهشده) از
از (نوعی نقشنما برای نشان دادن تغییر در حالت چیزی)
از روی، به علت، به سبب، بهواسطهیِ
از بین، از میان، از (نوعی نقشنما برای نشان دادن انتخاب)
از (نوعی نقشنما برای نشان دادن منشأ یا منبع چیزی)
خارج از
دور از (نوعی نقشنما برای نشان دادن دور بودن از حالت معمول یا مورد انتظار)
از (نوعی نقشنما برای نشان دادن مرکز شرکت یا فعالیت و غیره)
out of the frying pan into the fire
از چاله به چاه افتادن
(تصویر تلویزیون و غیره) ناواضح، مبهم، ابر گرفته، (عدسی) نامیزان، ناکانونی
(عدسی و غیره) تنظیم نشده، نامیزان
(عامیانه) درحال دشمنی، (در) شکرآب، قهر، خشم
بسیار زیاد، بهطور بارز، آشکارا
در جستوجوی، در پی، مترصد، دنبال (چیزی)
(عامیانه) فارغ از اشکال یا خطر، رها از گرفتاری
از دل برود هر آنکه از دیده برفت
از دل برود هر آنچه از دیده رود
out of the frying pan into the fire
از چاله به چاه افتادن
(عامیانه) در همسایگی، در محلهی خود
1- (مثلاً مشتزن) گیج ولی هنوز برپا 2- کاملاً خسته، بیرمق
در پی، کوشا (برای چیزی)، مصمم
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/out