فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Topless

ˈtɑːpləs ˈtɒpləs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    بی‌نوک، بی‌سر، بی‌قله، (مجازاً) بی‌انتها، (لباس شنای زنانه) بی‌بالاتنه
    • - a topless jar
    • - بستوی بدون در (بی سرپوش)
    • - a topless dancer
    • - رقاص عریان سینه
    • - a topless tower
    • - برج سربه‌‌فلک‌کشیده
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد topless

  1. adjective Having no top
    Synonyms: bare-breasted, almost nude, bare to the waist, exposed, braless
    Antonyms: topped

لغات هم‌خانواده topless

ارجاع به لغت topless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «topless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/topless

لغات نزدیک topless

پیشنهاد بهبود معانی