Braless

ˈbrɑːləs ˈbrɑːləs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
بدون سینه‌بند، بدون سوتین

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- She confidently walked into the party braless.
- او با اعتمادبه‌نفس بدون سوتین وارد مهمانی شد.
- On hot summer days, she preferred wearing loose tops braless for comfort.
- در روزهای گرم تابستان، او ترجیح می‌داد برای راحتی از تاپ‌های گشاد بدون سینه‌بند استفاده کند.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت braless

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «braless» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/braless

لغات نزدیک braless

پیشنهاد بهبود معانی