بدون سینهبند، بدون سوتین
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She confidently walked into the party braless.
او با اعتمادبهنفس بدون سوتین وارد مهمانی شد.
On hot summer days, she preferred wearing loose tops braless for comfort.
در روزهای گرم تابستان، او ترجیح میداد برای راحتی از تاپهای گشاد بدون سینهبند استفاده کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «braless» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/braless