Bramble

ˈbræmbl ˈbræmbl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - intransitive
گیاه‌شناسی بوته، خار، خاربن، تمشک جنگلی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bramble

  1. noun thorny bush
    Synonyms: brier, burr, catch weed, cleaver, furze, goose grass, gorse, hedge, nettle, prick, prickly shrub, shrub, spray, thistle, thistle sage, thorn

ارجاع به لغت bramble

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bramble» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bramble

لغات نزدیک bramble

پیشنهاد بهبود معانی