فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Nettle

ˈnet̬l ˈnɛtəl

شکل جمع:

nettles

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

گیاه‌شناسی گزنه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

The nettle stung my leg as I walked through the field.

وقتی در مزرعه قدم می‌زدم، گزنه پایم را نیش زد.

She brewed a soothing tea from dried nettle leaves to relieve her allergies.

او برای تسکین آلرژی‌اش، از برگ‌های خشک‌شده‌ی گزنه چای آرام‌بخش دم کرد.

verb - transitive

انگلیسی بریتانیایی آزردن، برآشفتن، ناراحت کردن، برانگیختن، رنج دادن، عصبانی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Reporters kept nettling him about his wife's suicide.

خبرنگاران درباره‌ی خودکشی زنش مدام او را می‌آزردند.

Be careful not to nettle the dog, or it might bite.

مراقب باشید سگ را عصبانی نکنید، وگرنه ممکن است گاز بگیرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nettle

  1. verb provoke, upset
    Synonyms:
    annoy irritate disturb vex get peeve rile pester upset tease harass exasperate chafe goad ruffle incense disgust miff put out pique sting fret roil stew huff pet snit tiff
    Antonyms:
    please appease mollify

ارجاع به لغت nettle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nettle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nettle

لغات نزدیک nettle

پیشنهاد بهبود معانی