با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Rile

raɪl raɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
آزردن، متغییر کردن، مغشوش کردن، هم زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rile

  1. verb anger, upset
    Synonyms: acerbate, aggravate, annoy, bother, bug, disturb, exasperate, gall, get one’s goat, get under skin, grate, inflame, irk, irritate, nettle, peeve, pique, provoke, put out, roil, rub one the wrong way, try one’s patience, vex
    Antonyms: make happy, please

ارجاع به لغت rile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rile

لغات نزدیک rile

پیشنهاد بهبود معانی