آخرین به‌روزرسانی:

Rile

raɪl raɪl

معنی

verb - transitive

آزردن، متغییر کردن، مغشوش کردن، هم زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rile

  1. verb anger, upset
    Synonyms:
    annoy bother irritate vex aggravate disturb provoke exasperate peeve irk nettle pique gall put out acerbate inflame get under skin get one’s goat grate try one’s patience rub one the wrong way bug roil
    Antonyms:
    please make happy

ارجاع به لغت rile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rile

لغات نزدیک rile

پیشنهاد بهبود معانی