امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Rile

raɪl raɪl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

verb - transitive
آزردن، متغییر کردن، مغشوش کردن، هم زدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد rile

  1. verb anger, upset
    Synonyms:
    acerbate aggravate annoy bother bug disturb exasperate gall get one’s goat get under skin grate inflame irk irritate nettle peeve pique provoke put out roil rub one the wrong way try one’s patience vex
    Antonyms:
    make happy please

ارجاع به لغت rile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «rile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rile

لغات نزدیک rile

پیشنهاد بهبود معانی