با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Gall

ɡɒːl ɡɔːl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    galled
  • شکل سوم:

    galled
  • سوم‌شخص مفرد:

    galls
  • وجه وصفی حال:

    galling
  • شکل جمع:

    galls

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adverb
زهره، زرد‌آب، صفرا، تلخی، گستاخی، زخم پوست‌رفتگی،ساییدگی، تاول، ساییدن، پوست بردن از، لکه، عیب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the gall of repentance and the joy of faith in God
- تلخی توبه کردن و شعف ایمان به خدا
- He had the gall to ask for more money.
- با پررویی تقاضای پول بیشتری کرد.
- A saddle often galls the back of a horse.
- زین اغلب پشت اسب را زخم می‌کند.
- All night we were galled by enemy fire.
- تیراندازی دشمن در سرتاسر شب ما را رنج می‌داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد gall

  1. noun nerve, brashness
    Synonyms: acrimony, animosity, arrogance, bitterness, brass, brazenness, cheek, chutzpah, conceit, confidence, crust cynicism, effrontery, guts, haughtiness, hostility, impertinence, impudence, insolence, malevolence, malice, overbearance, pomposity, presumption, rancor, sauciness, self-importance, spite, venom
    Antonyms: modesty, reservations, shyness
  2. verb upset, irritate
    Synonyms: aggravate, annoy, bedevil, bother, burn, chafe, chide, disturb, exasperate, fret, grate, harass, harry, inflame, irk, nag, peeve, pester, plague, provoke, rile, roil, rub, ruffle, scrape, torment, trouble, vex, worry
    Antonyms: cheer, encourage, enliven, exhilarate, make happy
  3. verb rub raw
    Synonyms: abrade, bark, burn, chafe, corrode, erode, excoriate, file, fray, frazzle, fret, grate, graze, irritate, scrape, scratch, scuff, skin, wear

ارجاع به لغت gall

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «gall» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/gall

لغات نزدیک gall

پیشنهاد بهبود معانی