با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Animosity

ˌænəˈmɑːsət̬i ˌænəˈmɒsəti
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
دشمنی، عداوت، شهامت، جسارت، کینه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- The earthquake caused people to set aside private animosities.
- زلزله موجب شد که مردم دشمنی‌های شخصی را کنار بگذارند.
- The feeling of animosity toward foreigners is a sign of narrowmindedness.
- احساس خصومت نسبت به خارجیان نشانه‌ی کوته‌فکری است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد animosity

  1. noun extreme dislike, hatred
    Synonyms: acrimony, animus, antagonism, antipathy, bad blood, bitterness, displeasure, enmity, hate, hostility, ill will, malevolence, malice, malignity, rancor, resentment, virulence
    Antonyms: good will, love

ارجاع به لغت animosity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «animosity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/animosity

لغات نزدیک animosity

پیشنهاد بهبود معانی