آخرین به‌روزرسانی:
Animistic
ˌæn.ɪˈmɪs.tɪk
ˌæn.ɪˈmɪs.tɪk
معنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
وابسته به جان‌گرایی، هم‌زادگرایی، دارای روح، روح‌باورانه (مرتبط با باور به وجود روح در اشیاء طبیعی)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Animistic practices often involve rituals that honor nature spirits.
در آیین‌های روح‌باورانه معمولاً مراسمی برای احترام به ارواح طبیعت انجام می‌شود.
Her artwork reflects an animistic worldview, where everything is alive.
آثار هنری او بازتاب‌دهنده‌ی دیدگاه جان‌گرایی است که در آن همه چیز زنده است.
مترادف و متضاد animistic
-
adjective of or pertaining to the doctrine of animismSynonyms:animist
ارجاع به لغت animistic
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «animistic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/animistic