فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Virulence

ˈvɪrələns ˈvɪrʊləns

معنی و نمونه‌جمله

noun

زهراگینی، خصومت، تلخی، تندی، واگیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

Old age added virulence to her tongue.

پیری زبان او را نیش‌دارتر کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد virulence

  1. noun extreme hostility
    Synonyms:
    virulency
  1. noun the quality or state of feeling bitter
    Synonyms:
    bitterness resentment acrimony rancor resentfulness embitterment gall rancorousness virulency

ارجاع به لغت virulence

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «virulence» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/virulence

لغات نزدیک virulence

پیشنهاد بهبود معانی