۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚
خرید با تخفیف

    Rancor

    American: ˈræŋkər British: ˈræŋkə
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی rancour است.

    معنی و نمونه‌جمله

    noun uncountable
    بدخواهی، خصومت دیرین، عداوت، کینه، دشمنی دیرینه، بغض، کینه توزی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - political rancor
    - عداوت‌های سیاسی
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد rancor

    1. noun bitterness, hatefulness
      Synonyms:
      hatred hate animosity hostility antipathy resentment enmity malice spite acrimony aversion malevolence antagonism grudge ill will venom acerbity vindictiveness spitefulness resentfulness ill feeling animus vengeance malignity rancor spleen uncharitableness bad blood variance revengefulness hatefulness unfriendliness ruthlessness bile pique mordacity dudgeon umbrage hardness of heart virulence
      Antonyms:
      love kindness respect sympathy

    ارجاع به لغت rancor

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «rancor» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/rancor

    لغات نزدیک rancor

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه