۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Grudge

ɡrʌdʒ ɡrʌdʒ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    grudged
  • شکل سوم:

    grudged
  • سوم‌شخص مفرد:

    grudges
  • وجه وصفی حال:

    grudging
  • شکل جمع:

    grudges

توضیحات

همچنین در معنی اول و دوم می‌توان از begrudge به‌جای grudge استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
کینه، دشمنی، پدرکشتگی، عداوت، غرض، بیزاری، خشم، نفرت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- He has a grudge against me.
- او با من پدرکشتگی دارد.
- She held a grudge against him for years.
- سال‌ها از او کینه داشت.
verb - transitive
بخل ورزیدن، حرص خوردن، ناراضی بودن، بی‌میل بودن
- He grudged his dog its food.
- او با بی‌میلی به سگش خوراک می‌داد.
- I grudged the effort required to help with the tedious task.
- من از تلاشی که برای کمک به این کار طاقت‌فرسا لازم بود، ناراضی بودم.
verb - transitive
حسودی کردن، حسادت ورزیدن، غبطه خوردن، رشک ورزیدن
- to grudge a person his success
- نسبت به کامیابی کسی رشک ورزیدن
- He grudged his neighbor's success, believing he had cheated to get ahead.
- او به موفقیت همسایه‌اش حسودی می‌کرد و معتقد بود که برای پیشرفت تقلب کرده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد grudge

  1. noun hard feelings
    Synonyms:
    dislike hate hatred bitterness resentment animus enmity ill will malice spite animosity antipathy aversion bad blood malevolence venom rancor spitefulness spleen grievance injustice injury pique peeve pet peeve bone to pick malignancy maliciousness
    Antonyms:
    favor forgiveness good will
  1. verb feel resentful; give unwillingly
    Synonyms:
    resent envy complain begrudge mind refuse deny be reluctant hold back pinch be stingy stint covet
    Antonyms:
    forgive favor

Idioms

  • bear a grudge against someone

    از کسی کینه به دل گرفتن، از کسی کینه داشتن، با کسی خصومت داشتن، با کسی خرده‌حساب داشتن، غیظ کسی را داشتن

  • owe (someone) a grudge

    غیظ کسی را داشتن، (نسبت به کسی) غرض داشتن، عداوت داشتن، خرده حساب داشتن

ارجاع به لغت grudge

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «grudge» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grudge

لغات نزدیک grudge

پیشنهاد بهبود معانی