گذشتهی ساده:
grudgedشکل سوم:
grudgedسومشخص مفرد:
grudgesوجه وصفی حال:
grudgingشکل جمع:
grudgesهمچنین در معنی اول و دوم میتوان از begrudge بهجای grudge استفاده کرد.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از کسی کینه به دل گرفتن، از کسی کینه داشتن، با کسی خصومت داشتن، با کسی خردهحساب داشتن، غیظ کسی را داشتن
غیظ کسی را داشتن، (نسبت به کسی) غرض داشتن، عداوت داشتن، خرده حساب داشتن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «grudge» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grudge