امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Grubstake

    ˈɡrʌbˌsteɪk ˈɡrʌbˌsteɪk
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun verb - transitive
    (عامیانه) پول و مایحتاجی که در اختیار کاشفان معادن قرار داده می‌شود (و بدین‌وسیله دهنده‌ی پول هم سهمی از درآمد احتمالی معدن را دریافت می‌کند )

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun verb - transitive
    پیش‌پرداخت برای هرگونه فعالیت
    noun verb - transitive
    پیش‌پرداخت دادن
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد grubstake

    1. noun Money or property used to produce more wealth
      Synonyms: backing, capital, capitalization, financing, funding, stake, subsidization
    2. verb To supply capital to or for
      Synonyms: back, capitalize, finance, fund, stake, subsidize, bankroll

    ارجاع به لغت grubstake

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «grubstake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/grubstake

    لغات نزدیک grubstake

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند