گذشتهی ساده:
financedشکل سوم:
financedسومشخص مفرد:
financesاقتصاد تأمین مالی، فاینانس، تأمین بودجه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی اقتصاد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
BP will provide 65 percent of the financing for the project.
شرکت بریتیش پترولیوم ۶۵ درصد از فاینانس این پروژه را تأمین خواهد کرد.
He said he hadn’t carefully considered the project’s financing.
او گفت که تأمین مالی پروژه را بهدقت نسنجیده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «financing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/financing