گذشتهی ساده:
loanedشکل سوم:
loanedسومشخص مفرد:
loansوجه وصفی حال:
loaningشکل جمع:
loansوام، قرض، قرضه، عاریه، واژه عاریه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
May I have the loan of your dictionary?
ممکن است لغتنامه خود را به من قرض بدهید؟
The paintings are on loan from the national museum.
این نقاشیها از موزهی ملی به امانت گرفته شدهاست.
a bank loan
وام بانکی
an interest-free loan
وام بیبهره، قرضالحسنه
a one-hundred-Toman loan
یک وام صد تومانی
to make a loan of something
چیزی را قرض دادن
the loan of a pen
قرض دادن قلم
عاریه دادن، قرض دادن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He loaned me two hundred dollars.
دویست دلار به من وام داد.
The engineer had been loaned to us by the university.
دانشگاه آن مهندس را به ما قرض دادهبود.
به قرض (داده شده)، ودیعه دادن، به امانت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «loan» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/loan