Floater

American: ˈfləʊtəˈfloʊtər British: ˈfləʊtəˈfloʊtər
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
جسم شناور، گواهینامه سهام دولتی یا راه‌آهن (که به‌جای وثیقه به‌کار می‌رود، کسی که در چند محل به‌نحو غیرقانونی رأی بدهد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد floater

  1. noun Spots before the eyes caused by opaque cell fragments in the vitreous humor and lens
    Synonyms: musca volitans, muscae-volitantes, spots
  2. noun A wanderer who has no established residence or visible means of support
    Synonyms: vagrant, drifter, vagabond
  3. noun An insurance policy covering loss of movable property (e.g. jewelry) regardless of its location
    Synonyms: floating policy

ارجاع به لغت floater

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «floater» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/floater

لغات نزدیک floater

پیشنهاد بهبود معانی