آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Vagabond

ˈvæɡəbɑːnd ˈvæɡəbɒnd

معنی vagabond | جمله با vagabond

noun

ولگرد، در‌به‌در، خانه‌به‌دوش، دربه‌در، سرگردان، آواره، دوره‌گرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

a vagabond beggar

گدای خانه‌به‌دوش

thieves and vagabonds

دزدان و ولگردان

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد vagabond

  1. adjective unsettled; vagrant
    Antonyms:
    settled inhabiting
  1. noun person who leads an unsettled life; traveler
    Antonyms:

ارجاع به لغت vagabond

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vagabond» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vagabond

لغات نزدیک vagabond

پیشنهاد بهبود معانی