آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Vagabond

ˈvæɡəbɑːnd ˈvæɡəbɒnd

شکل جمع:

vagabonds

معنی vagabond | جمله با vagabond

noun countable

ادبی قدیمی ولگرد، آواره، سرگردان، دوره‌گرد، بی‌خانمان

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

Some vagabonds rely on odd jobs to survive.

بعضی از دوره‌گردها برای زنده ماندن به کارهای روزمزد تکیه می‌کنند.

The novel tells the story of a vagabond wandering through Europe.

رمان داستان ولگردی را روایت می‌کند که در اروپا سرگردان است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a vagabond beggar

گدای خانه‌به‌دوش

thieves and vagabonds

دزدان و ولگردان

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد vagabond

  1. adjective unsettled; vagrant
    Antonyms:
    settled inhabiting
  1. noun person who leads an unsettled life; traveler
    Antonyms:

سوال‌های رایج vagabond

شکل جمع vagabond چی میشه؟

شکل جمع vagabond در زبان انگلیسی vagabonds است.

ارجاع به لغت vagabond

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vagabond» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vagabond

لغات نزدیک vagabond

پیشنهاد بهبود معانی