۷۰٪ تخفیف تا پایان اسفند - اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی 💚

Wayfarer

ˈweiˌˌferər ˈweɪˌfeərə
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective
مسافر پیاده، رهنورد، رهرو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- ...a true wayfarer goes slow and steady
- ... رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد wayfarer

  1. noun traveler
    Synonyms:
    wanderer roamer adventurer explorer hiker pilgrim nomad vagrant itinerant journeyer rover drifter peddler gypsy gadabout excursionist trekker globe-trotter walker hobo vagabond rambler hitchhiker bum barnstormer

ارجاع به لغت wayfarer

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «wayfarer» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/wayfarer

لغات نزدیک wayfarer

پیشنهاد بهبود معانی