حالت نوشتاری در انگلیسی بریتانیایی pedlar است.
فروشندهی دورهگرد، دستفروش (بهویژه بهصورت خانه به خانه)
The peddler had a loyal customer.
این فروشندهی دورهگرد مشتری وفاداری داشت.
When the pedlar knocked on the door, I knew he was selling something I didn't need.
وقتی دستفروش در زد، فهمیدم چیزی میفروشد که به آن نیازی ندارم.
پخشکننده، تبلیغکننده، کسی که چیزی را بر سر زبانها میاندازد (فکر و شایعه و غیره)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She was a successful peddler of her own brand.
او تبلیغکنندهی موفق برند خودش بود.
the pedlars of fake news
پخشکنندههای اخبار کذب
قدیمی فروشندهی موادمخدر (و کالاهای غیرقانونی دیگر)
The police arrested the peddler for selling drugs to school kids.
پلیس این فروشندهی موادمخدر را به دلیل فروش موادمخدر به بچههای مدرسهای دستگیر کرد.
The pedlar's arrest was a major blow to the drug trafficking network in the city.
دستگیری این فروشندهی موادمخدر ضربهی بزرگی به شبکهی قاچاق موادمخدر در این شهر بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «peddler» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peddler