شکل جمع:
adventurers(فرد) ماجراجو، حادثهجو
Being an adventurer means embracing the thrill of the unexpected.
ماجراجو بودن بهمعنای پذیرفتن هیجان ناشناختههاست.
In his youth, he was a daring adventurer who explored caves and mountains.
در جوانی، او فرد ماجراجوی جسوری بود که غارها و کوهها را کاوش میکرد.
(فرد) شیاد، حقهباز، شارلاتان، فریبکار، کلاهبردار، سودجو (فردی که برای رسیدن به قدرت یا ثروت، از روشهای غیراخلاقی، خطرناک یا فریبنده استفاده میکند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
No one trusted the adventurer who kept appearing at high society events.
هیچکس به آن شارلاتانی که دائم در محافل سطح بالا ظاهر میشد، اعتماد نداشت.
The novel tells the story of an adventurer who seduces his way into the royal court.
رمان، داستان فرد شیادی را روایت میکند که با فریب و اغوا وارد دربار سلطنتی میشود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «adventurer» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/adventurer