آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۷ خرداد ۱۴۰۳

    Hero

    ˈhɪroʊ ˈhɪərəʊ

    شکل جمع:

    heroes

    معنی hero | جمله با hero

    noun countable B1

    قهرمان

    The soldier is considered a hero for his courageous actions on the battlefield.

    این سرباز به‌دلیل اقدامات شجاعانه‌اش در میدان نبرد قهرمان محسوب می‌شود.

    She became a national hero after winning the gold medal at the Olympics.

    او پس از کسب مدال طلای المپیک قهرمان ملی شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    A hero who saved two children from drowning.

    قهرمانی که دو کودک را از غرق شدن نجات داد.

    noun countable

    قهرمان (در کتاب و فیلم و غیره)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    Rustam is the hero of the Shahnameh.

    رستم قهرمان شاهنامه است.

    At the end of the film, the hero is killed by the enemy.

    در انتهای فیلم قهرمان به‌دست دشمن کشته می‌شود.

    noun countable

    قهرمان (شخص بسیار مورد تحسین)

    My hero is my grandfather.

    پدربزرگم قهرمان من است.

    My teacher is my hero.

    معلمم قهرمان من است.

    noun countable

    انگلیسی آمریکایی غذا و آشپزی ساندویچ بزرگ

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

    مشاهده

    My favorite hero is filled with roast beef, cheddar, and avocado.

    ساندویچ بزرگ محبوب من با گوشت گاو کباب‌شده، چدار و آووکادو پر می‌شود.

    I love a classic hero with turkey, Swiss cheese, and lettuce.

    عاشق ساندویچ بزرگ کلاسیک با بوقلمون، پنیر سوئیسی و کاهو هستم.

    noun

    (افسانه‌ی یونانی) هرو (کاهنه‌ی باکره‌ی معبد آفرودیت که لئاندر به خاطر عشق او در دریا غرق شد) (با H بزرگ)

    The tale of Hero and Leander is a classic example of forbidden love in Greek mythology.

    داستان هرو و لئاندر نمونه‌ای کلاسیک از عشق ممنوع در اساطیر یونان است.

    Hero fell deeply in love with Leander.

    هرو عمیقاً عاشق لئاندر شد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد hero

    1. noun submarine sandwich
      Synonyms:
      sub submarine hoagie grinder torpedo
    1. noun brave person; champion
      Synonyms:
      champion star idol model lead ace celebrity great person adventurer protagonist victor saint worthy combatant lion gallant daredevil superstar exemplar principal heavy leading person person of the hour god goddess ideal conqueror paladin diva prima donna martyr demigod tin god

    سوال‌های رایج hero

    شکل جمع hero چی میشه؟

    شکل جمع hero در زبان انگلیسی heroes است.

    ارجاع به لغت hero

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «hero» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/hero

    لغات نزدیک hero

    • - herniate
    • - herniation
    • - hero
    • - hero sandwich
    • - hero worship
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.