شکل جمع:
celebritiesشهرت، شخص نامدار
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
By the age of fifty his celebrity was worldwide.
در سن پنجاه سالگی شهرت او جهانگیر شده بود.
A number of celebrities have stayed at this hotel.
شماری از مشاهیر در این هتل اقامت کردهاند.
She became a celebrity overnight!
یکشبه نامدار شد!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «celebrity» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/celebrity