Popularity

ˌpɑːpjəˈlerət̬i ˌpɒpjəˈlærəti
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    popularities

معنی و نمونه‌جمله

noun uncountable B2
جلب محبوبیت عامه، محبوبیت، معروفیت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- The president's popularity has increased.
- محبوبیت رئیس‌جمهور بیشتر شده است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد popularity

  1. noun recognition, celebrity
    Synonyms: acceptance, acclaim, adoration, approval, currency, demand, esteem, fame, fashion, fashionableness, favor, following, heyday, idolization, lionization, prevalence, regard, renown, reputation, repute, universality, vogue
    Antonyms: dislike, unpopularity

لغات هم‌خانواده popularity

ارجاع به لغت popularity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «popularity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/popularity

لغات نزدیک popularity

پیشنهاد بهبود معانی