آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Renown

rɪˈnaʊn rɪˈnaʊn

معنی renown | جمله با renown

noun

آوازه، نام، شهرت، معروفیت، اشتهار، صیت، مشهور کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

Their courage gave them renown.

دلاوری آنان آن‌ها را مشهور کرد.

a poet of great renown

یک شاعر بسیار بلند‌آوازه

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The university's renown is because of its professors.

شهرت دانشگاه به‌دلیل استادان آن است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد renown

  1. adjective fame
    Antonyms:
    anonymity obscurity unimportance

ارجاع به لغت renown

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «renown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/renown

لغات نزدیک renown

پیشنهاد بهبود معانی