امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Renowned

rɪˈnaʊnd rɪˈnaʊnd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more renowned
  • صفت عالی:

    most renowned

معنی

adjective C2
مشهور، نامدار، معروف، نامور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد renowned

  1. adjective famous
    Synonyms: acclaimed, celebrated, celebrious, distinguished, eminent, esteemed, extolled, famed, great, illustrious, in the limelight, lauded, monster, name, notable, noted, of note, outstanding, praised, prominent, redoubted, signal, splashy, star, superstar, well-known
    Antonyms: anonymous, obscure, unimportant, unknown

ارجاع به لغت renowned

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «renowned» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/renowned

لغات نزدیک renowned

پیشنهاد بهبود معانی