امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی
استفاده کن

    Splashy

    ˈsplæʃi ˈsplæʃi
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      splashier

    • صفت عالی:

      splashiest

    معنی

    adjective
    دارای ترشح، دارای صدای چلپ‌چلوپ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد splashy

    1. adjective Marked by outward, often extravagant display
      Synonyms: flamboyant, showy, ostentatious, flashy, gaudy, loud, pretentious, opulent, ornate, sensational, splurgy, snazzy, spectacular

    ارجاع به لغت splashy

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «splashy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/splashy

    لغات نزدیک splashy

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    tie sheep horse road fish bucket chip can leg ice skiing bullet square back board bush gold return