Splashboard

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    noun
    (به‌ویژه کامیون و غیره) گلگیر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری
    noun
    دریچه‌ی باز و بسته کردن مداخل آبریز یا زیر آب
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد splashboard

    1. noun Protective covering consisting of a panel to protect people from the splashing water or mud etc.
      Synonyms: splasher, washboard, dashboard

    ارجاع به لغت splashboard

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «splashboard» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/splashboard

    لغات نزدیک splashboard

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند