امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Opulent

ˈɑːpjələnt ˈɒpjələnt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more opulent
  • صفت عالی:

    most opulent

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective
(بسیار) دارا، غنی، ثروتمند، توانگر، نفیس، گرانمایه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- opulent decorations
- آذین‌های نفیس
- opulently furnished rooms
- اتاق‌های آراسته به تجملات
adjective
سرشار، وافر، خرم، انبوه
- an opulent garden
- باغ سبز و خرم
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد opulent

  1. adjective rich, luxurious, profuse
    Synonyms: abundant, affluent, copious, deluxe, extravagant, exuberant, frilly, lavish, luscious, luxuriant, moneyed, ostentatious, palatial, plentiful, plush, pretentious, prodigal, profusive, prolific, prosperous, rich, riotous, showy, sumptuous, swank, upholstered, velvet, wealthy, well-heeled, well-off, well-to-do
    Antonyms: depressed, destitute, poor

ارجاع به لغت opulent

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «opulent» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/opulent

لغات نزدیک opulent

پیشنهاد بهبود معانی