فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Luxuriant

    ləɡˈʒʊriənt lʌɡˈzjʊəriənt / / ləɡˈʒʊəriənt lʌɡˈzjʊəriənt / / ləɡˈʒʊəriənt
    آخرین به‌روزرسانی:
    |

    • صفت تفضیلی:

      more luxuriant

    • صفت عالی:

      most luxuriant

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    وافر، مجلل، انبوه، پربرکت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری
    - luxuriant soil
    - خاک حاصلخیز
    - a luxuriant forest
    - جنگل سرسبز و انبوه
    - a luxuriant prose style
    - سبک نثر‌نویسی پر‌پیرایه
    - luxuriant imagination
    - تخیل فرنمایانه
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد luxuriant

    1. adjective profuse, plush
      Synonyms:
      abundant plentiful ample rich lavish lush dense extravagant excessive fancy elaborate opulent sumptuous deluxe fertile fruitful productive prolific flourishing thriving overflowing copious teeming fecund prodigal superabundant exuberant rampant riotous palatial plenteous profusive rank
      Antonyms:
      poor plain barren

    ارجاع به لغت luxuriant

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «luxuriant» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/luxuriant

    لغات نزدیک luxuriant

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه