Sumptuous

ˈsʌmptʃuəs ˈsʌmptʃuəs
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective
فاخر، مجلل، پرخرج، گران، آنچنانی، والا، گران‌بها، باارزش

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- The bride wore a stunning sumptuous gown on her wedding day.
- عروس در روز عروسی یک لباس مجلسی فاخر و خیره‌کننده به تن داشت.
- The sumptuous feast was filled with a variety of mouthwatering dishes.
- ضیافت مجلل با انواع غذاهای لذیذ پر شده بود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sumptuous

  1. adjective luxurious, splendid
    Synonyms: awe-inspiring, beautiful, costly, dear, deluxe, elegant, expensive, extravagant, gorgeous, grand, grandiose, imposing, impressive, lavish, luscious, luxuriant, magnificent, opulent, out of this world, palatial, plush, pompous, posh, prodigal, profuse, rich, ritzy, splendiferous, superb, swank, ultra, upholstered
    Antonyms: mean, poor, wanting

ارجاع به لغت sumptuous

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sumptuous» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/sumptuous

لغات نزدیک sumptuous

پیشنهاد بهبود معانی