شکل جمع:
ultrasافراطی (شخصی که دارای عقاید افراطی سیاسی یا مذهبی یا عقاید افراطیتر از دیگران در یک حزب سیاسی و غیره است)
The ultra's controversial statements on social media caused backlash among the public.
اظهارات جنجالی این افراطی در شبکههای اجتماعی واکنش شدید مردم را به دنبال داشت.
The ultra's outspoken views often provoke controversy among members of his party.
نظرات بیپردهی این افراطی اغلب باعث ایجاد مشاجره در میان اعضای حزب او میشود.
ورزش طرفدار افراطی، اولترا (در فوتبال)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The police had to intervene when the ultras started fighting with rival fans.
وقتی طرفداران افراطی با طرفداران رقیب درگیری شدند، پلیس مجبور شد مداخله کند.
The ultras were banned from attending away matches.
اولتراها از حضور در مسابقات خارج از خانه محروم شدند.
ورزش فراماراتن (نوعی مسابقهی دو که از ماراتن طولانیتر است)
She trained for the ultra.
برای فراماراتن تمرین کرد.
Participating in an ultra requires exceptional endurance and strength.
شرکت در فراماراتن مستلزم استقامت و قدرت استثنایی است.
بیش از حد، فوقالعاده، بهشدت
She was wearing an ultra-tight dress.
او لباس بیش از حد تنگی پوشیده بود.
The ultra-competitive nature of the game made it difficult to relax and enjoy.
ماهیت فوقالعاده رقابتی این بازی آرامش و لذت بردن را دشوار میکرد.
مافوقِ، ماورای، (در ترکیب) فرا-
The ultraviolet light can cause sunburn and skin damage.
اشعهی فرابنفش میتواند باعث آفتابسوختگی و آسیب به پوست شود.
They purchased ultraviolet sunglasses.
عینک آفتابی فرابنفش خریدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ultra» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ultra