با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Far-out

ˌfɑːr ˈaʊt ˌfɑːr ˈaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

توضیحات

شکل نوشتاری دیگر این لغت: far out


معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective informal
    قدیمی عجیب‌وغریب، غیرمعمول، نامتعارف، آوانگارد
    • - They are trying to make a new, far-out kind of robot for space travel.
    • - آنان سعی می‌کنند نوعی‌ آدمک تازه و غیرمعمول برای مسافرت‌های فضایی بسازند.
    • - I don't like this kind of far-out poetry.
    • - من این‌گونه شعر آوانگارد را دوست ندارم.
  • adjective interjection slang informal
    عالی، معرکه، پشمام
    • - That concert last night was far out.
    • - کنسرت دیشب معرکه بود.
    • - It's really far out!
    • - واقعاً عالیه!
    • - Far out! Did you see that amazing guitar solo?
    • - پشمام! اون تک‌نوازی شگفت‌انگیز گیتار رو دیدی؟
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد far-out

  1. adjective unconventional and offbeat
    Synonyms: Bohemian, avant-garde, boss, contemporary, cool, cool, deep, deep, excellent, fabulous, fantastic, groovy, groovy, hip, hippie, mod, modern, modernistic, neat, nifty, offbeat, out in left field, out of this world, rad, rad, radical, sensational, strange, super, swell, trendy, ultamodern, unconventional, unorthodox, very unconventional, way-out, weird, wild, wonderful

ارجاع به لغت far-out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «far-out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/far-out

لغات نزدیک far-out

پیشنهاد بهبود معانی