فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Offbeat

ˌɑːfˈbiːt ˌɒfˈbiːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective
قطعه موسیقی ناهماهنگ، مغایر، خل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد offbeat

  1. adjective strange, very different
    Synonyms:
    unusual uncommon unique weird fresh novel unconventional eccentric bizarre idiosyncratic oddball unorthodox bohemian freaky way-out far-out outré
    Antonyms:
    normal usual expected

ارجاع به لغت offbeat

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «offbeat» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/offbeat

لغات نزدیک offbeat

پیشنهاد بهبود معانی