فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bohemian

boʊ- / / bə- bəʊˈhiːmiən / / bə-

معنی و نمونه‌جمله

noun adjective

اهل (کمی) که در زندگی یا کار خود به رسم و قانون دیگران کاری ندارد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Parviz's parents were disapproving of his Bohemian way of life.

والدین پرویز از زندگی قلندروار او دل‌خوشی نداشتند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد bohemian

  1. noun nonconformist
    Synonyms:
    iconoclast hippie free spirit artist beatnik gypsy writer dilettante flower child

ارجاع به لغت bohemian

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bohemian» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bohemian

لغات نزدیک bohemian

پیشنهاد بهبود معانی