با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Beatnik

ˈbiːtnɪk ˈbiːtnɪk
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    آدم ژولیده و شوریده، متظاهر به هنروری
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد beatnik

  1. noun uncoventional, free-sprited person
    Synonyms: beat, Bohemian, demonstrator, dropout, flower child, hippie, iconoclast, maverick, nonconformist, peacenik, protester, radical

ارجاع به لغت beatnik

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «beatnik» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/beatnik

لغات نزدیک beatnik

پیشنهاد بهبود معانی