شکل جمع:
radicalsصفت تفضیلی:
more radicalصفت عالی:
most radicalریشه، قسمت اصلی، اصل، بنیان، بنرست، ریشگی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
radical changes in my life
تغییرات بنیادی در زندگی من
a radical principle
یک اصل اساسی
radical tubers
تکمههای ریشهی گیاه
a radical verb form
شکل بنیادی فعل
سیاست مدار افراطی، طرفدار اصلاحات اساسی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی ۵۰۴ واژهی ضروری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the radical faction in our party
دستهی تندروها در حزب ما
a radical politician
سیاستمدار افراطگرا
(ریاضی) علامت رادیکال
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «radical» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/radical