آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Rebel

    ˈrebl rɪˈbel ˈrebəl rɪˈbel

    گذشته‌ی ساده:

    rebelled

    شکل سوم:

    rebelled

    سوم‌شخص مفرد:

    rebels

    وجه وصفی حال:

    rebelling

    شکل جمع:

    rebels

    معنی rebel | جمله با rebel

    noun verb - intransitive adverb countable B2

    یاغی، سرکش، آدم افسار گسیخته، متمرد، یاغی‌گری کردن، تمرد کردن، شوریدن، شورشی، طغیان‌گر

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

    They captured and executed the rebels.

    شورشیان را گرفتند و اعدام کردند.

    Rebel workers stormed the railway station.

    کارگران شورشی به ایستگاه راه‌آهن یورش بردند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The people rebelled against the tyrants.

    مردم بر ستمگران شوریدند.

    to rebel against one's parents

    نسبت به والدین خود نافرمانی کردن

    His mind rebels against this thought.

    مغز او این اندیشه را سخت مردود می‌شمارد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد rebel

    1. adjective not obeying
      Synonyms:
      rebellious insubordinate mutinous revolutionary insurgent insurrectionary
      Antonyms:
      obedient compliant complaisant
    1. noun person who does not obey
      Synonyms:
      opponent antagonist traitor deserter dissenter agitator insurgent mutineer renegade anarchist malcontent heretic separatist apostate iconoclast revolutionary revolutionist nonconformist rioter subverter independent individualist resistance secessionist seditionist turncoat guerrilla nihilist innovator overthrower schismatic insurrectionary recreant frondeur demagogue experimenter experientialist
    1. verb refuse to obey
      Synonyms:
      disobey defy resist oppose revolt mutiny strike fight criticize denounce censure renounce dissent remonstrate boycott upset overthrow turn against combat rise up insurrect riot secede rock the boat make waves get out of line break with drop out come out against be insubordinate take up arms run amok overturn
      Antonyms:
      obey comply agree

    سوال‌های رایج rebel

    گذشته‌ی ساده rebel چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده rebel در زبان انگلیسی rebelled است.

    شکل سوم rebel چی میشه؟

    شکل سوم rebel در زبان انگلیسی rebelled است.

    شکل جمع rebel چی میشه؟

    شکل جمع rebel در زبان انگلیسی rebels است.

    وجه وصفی حال rebel چی میشه؟

    وجه وصفی حال rebel در زبان انگلیسی rebelling است.

    سوم‌شخص مفرد rebel چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد rebel در زبان انگلیسی rebels است.

    ارجاع به لغت rebel

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «rebel» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rebel

    لغات نزدیک rebel

    • - rebecca
    • - rebekah
    • - rebel
    • - rebeldom
    • - rebellion
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.