امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Revolutionist

ˌrevəˈluːʃənəst ˌrevəˈluːʃənəst
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun adjective B2
پیشوای انقلاب، انقلابی، واگشت‌گر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد revolutionist

  1. noun One who holds extreme views or advocates extreme measures
    Synonyms:
    extremist fanatic radical revolutionary ultra zealot
  1. noun A person who rebels
    Synonyms:
    revolutionary insurgent insurrectionary insurrectionist mutineer rebel subversive subverter

ارجاع به لغت revolutionist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «revolutionist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/revolutionist

لغات نزدیک revolutionist

پیشنهاد بهبود معانی