خرابکار، براندازگر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He was labeled a subverter for challenging the established norms.
او بهدلیل به چالش کشیدن هنجارهای تعیینشده، بهعنوان براندازگر شناخته شد.
The novel's protagonist was a clever subverter of the oppressive regime.
قهرمان رمان، خرابکار باهوش رژیم ستمشاهی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «subverter» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/subverter